خیلی وقت داریم.
به اندازه ی تمام اتفاق های کوچکی که می افتد.
به اندازه ی آرامی حرکت خورشیدی،
که نمی بینیم،
و پشت ابرهای دوردست پایین می رود.
در سکوت نشسته ایم،
و از بالکن بنفشه ده را نگاه می کنیم،
و برای تمام اتفاق هایی که می افتد وقت داریم.
برای برگ هایی که می لرزند،
به هم می خورند،
و هنوز روی درخت می مانند.
چه خوب که می توانیم در این سکوت با هم باشیم.
چه قدر برای حرف هایمان وقت داریم،
حرف هایی که چه بزنیم،
و چه نزنیم،
خورشید پایین می رود،
یا نمی رود،
برگ ها می افتند،
یا می مانند.
چه خوب که می توانیم در سکوت با هم باشیم.
قشنگ بود ،عاشقانه بود...
i love this post . i love reading this blog again . i love doing something again : )