سالهایت را هر جور که بخواهی می توانی به یاد بیاوری. عیدهایت را.این حق به تو داده شده... من امسال را با نگرانی هایم به یاد خواهم آورد... نگرانی این که وقتی مارال می خواهد از گریه کردن حرف بزند فکر کنند می خواهد داد بزند... برای این جور چیزها که لغت جدا ندارند. یا وقتی سولماز لبخند می زند هیچ کدام از این نروژی ها نفهمند بغض دارد،یا تو وقتی که سردت می شود... آن جا که تویی همیشه سرد است...

 

سال هایمان را هر طور که بخواهیم می توانیم به خاطر بسپاریم...سالی که ۲۹۳ تا اس ام اس خیلی توپ گرفتم سر سال تحویل... سالی که فلانی ازدواج کرد...سالی که این به دنیا اومد،اون از دنیا رفت...سالی که اسباب کشی کردیم رفتیم فلان جا...سالی که فلانی رفت...سالی که اینا رفتن...سالی که خیلیا رفتن...سالی که دیگه هیچ کس نیست... نگرانم...