شکست خوردم. تمام. حافظه یک توانایی نیست... فراموش کردن توانایی ست. نعمتی که به ما ارزانی شده. شکست، قلکی که هر روز سکه هایم را در آن ریختم. مهم نیست، بوسه هایت و نوازش هایت فراموش می شوند... حتی،حتی لبخندهایت. آدم ها یاد می گیرند که در صورتت بخندند، یا حتی سرت داد بکشند... یاد می گیرند که جواب نگاه های طولانی ات را ندهند...شکست. و تویش هیچ نبود. نه حتی یک سکه. می شوند مثل کسی که دستگیره ی صندلی جلو را قاپ می زند، هر چند تو اول صف بوده ای. چه اهمیتی دارد؟ من بین کسانی که ازشان تبلیغ می گیرم و نمی گیرم فرق می گذارم،هر چند همه ی کاغذها به سطل زباله می روند... مردی که امروز از او تبلیغ یک کاندیدا را گرفتم مرا به خاطر خواهد داشت؟ اگر بعد از شکست بفهمی کم تر از آن چه فکر می کردی جمع کرده ای فرق می کرد...تمام سکه هایم...حتی
فراموش کردن توانایی ست
سلام...خسته نباشین...قلبتون خیلی قشنگه و نوشته هاتون قشنگتر..همیشه موفق باشین...یاحق
چه شده؟نکند فراموشت شده لبخند زدن و عبور کردن؟
و شاید این را هم یاد بگیری از نو مثل عشق مثل معرفت مثل ...
ماکان بودن
منم یه روز شکست خوردم
خیلی دور نبود اما یادم نمیاد آخرش چی شد ...
فقط این رو می دونم که تو حتی اگر شکست هم بخوری باز یه چیزی ازت نمی تونه کم بشه.. نگاه صدا اون چیزه نابی که تو همه جای وجودت هست و دیگه هیچ جای دنیا نیست
اصلا جاش همین جاس انگار..
امروز صبح فهمیدم ، یعنی به ایننکته ی بس مهم پی بردم که سه نوع حافظه داریم .
حافظه قوی یا مثبت که همه چیز رو به یاد نگه میدار که بیشتر جماعت همنن
حافظه صفر که هیچ چیز رو بنمی تونه به یاد بسپاره که بعضی ها هم اینطوری ان
حافظه منفی که نه تنها فراموش می کنه ، بلکه یادش هم نمی یاد که فراموش کاره .مثلا تمام اون جماعت حافظه مثبت می گن تو هفته ی پیش خونه ممد آقایی نا شام خوردی ، 38 نفر هم شاهد بودین ، یارو می گه من اصلا هفته پیش شام نخوردم که چه برسه به خونه ی ممد آقا اینا .
من اون سوموایم که حتی اگه چیزی به یاد جماعت اولی هم باشه ، به کتم نمی ره .
بی زحمت گاهن یادم بندازین که یادم رفته بوده