روز اول - فرزندم به دنیا می آید ولی من نمی توانم در بیمارستان حاضر شوم ، فقط می دانم که به دنیا آمده .

روز دوم - من به فرزندم خواندن یاد می دهم .

روز سوم - فرزندم بلد است بگوید مامان ، آب ، نان . هنوز اسم مرا یاد نگرفته است .

روز چهارم - فرزندم هنوز خواندن یاد نگرفته است .

روز پنجم - فرزندم مرا به پارک ، گردش و باغ وحش می برد .

روز ششم - فرزندم هنوز اسم مرا یاد نگرفته است ، او حالا خواندن بلد است .

روز هفتم - حالا می فهمم که فرزندم همیشه اسم مرا بلد بوده است ، اما من پدر او نیستم .  

 

نظرات 1 + ارسال نظر
کامیگولا شنبه 4 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:18 ب.ظ

الهی قربون خودت و فرزندت برم من................

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد