اون وقته که تو تختم می شینم و آهنگی که تو گوشمه رو گوش نمی دم و گریه هم نمی کنم و هیچ کاری نمی کنم. می دم آهنگ بعدی و آهنگ بعدی هم که به دادم نمی رسه هیچ،تازه فکر می کنم اصلاً چه چیز مزخرفیه این موسیقی. I miss you.و وقتی صبح از خواب بلند می شم باورم نمی شه که هنوز سر پام. دستام سر جاشونن و کله م هنوز همون اندازه ایه که بود. حتی می تونم از جام پا شم. miss در زبان این اجنبی ها هم معنی گم کردن می ده،هم از دست دادن، هم دلتنگ شدن. مثل موقعیه که دستتو تند تند به موهات می کشی. فکر می کنم وقتی از دست میدمت یه چیزی از چشام می زنه بیرون. و من همیشه می ترسم از این که دلم برات تنگ شه.یه مقاله خوندم که یکی توش گفته بود اگه دوباره زندگی کنه چیکار می کنه. خیلی باحال نوشته بود. از دست من کاری بر نمی آد. اگه تو می خوای کاری کنی من قول می دم دوباره زندگی کنم.