فکر می کنم خودم رو به خانوم تهیه کننده با موفقیت تحمیل کردم.یه چیزی شبیه سفارش کار بهم داده.

در این لحظه که دارم اینا رو می نویسم مارال آنلاینه. حالش بهتره.

امروز با بچه های گروه جلسه داشتیم. استرس داشتم ولی خب بلاخره استرسم خوابید. قرار شد یه مقدار مدون تر کار کنیم.

نظرات 4 + ارسال نظر
پلیده جمعه 17 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 12:49 ق.ظ http://styx666.blogsky.com

یادش به خیر یه معلم زیست داشتیم اسمش ماکان بود حدود ۲۴-۲۵ سالش بود
نکنه تو اونی؟
به مارال جون هم سلام برسون

[ بدون نام ] جمعه 17 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:31 ق.ظ

ماکان برگشت :D:

سیندخت جمعه 17 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:57 ب.ظ http://artemis000.blogsky.com

اگه یه سری بهم بزنی خوشحالم می کنی
من تازه به دنیا اومدم

[ بدون نام ] یکشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:45 ق.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد