warum

 

 

 

در حالی که مواظبم متوجه نشوی تو، تمام چیزهایی هستی که می خواهم، و تمام چیزهایی هستی که دارم، دهانم را نزدیک گوشت می آورم و آهسته می گویم: تو تمام اون چیزایی هستی که من می خوام و همه ی چیزایی هستی که دارم. گند می زنم.صدایم لرزیده مثل برق نگاهم احتمالاً. خیالم از نگاه راحت است که خیلی وقت است مستقیم نگاهش نکرده ای.نمی فهمی که تو، تمام چیزهایی هستی که من می خواهم، و تمام چیزهایی که دارم. نه به خاطر این که من مواظب بوده ام. من گند زده ام. به خاطر این که نمی فهمی.

 

 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
ورونیکا شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 01:27 ق.ظ

تمام چیزایی که من می خوام :
یه خورده هوای تازه
یه نگاه تازه که بتونم باهاش تقسیم کنم ..

مارال شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 02:26 ق.ظ


?warum nicht


اولین بار .... وقتی آمدیم بیرون دستمو محکم فشار داد و آروم توی گوشم گفت:
میدونی از امروز دیگه مال خودمی؟؟
میخوام شیرینی بدم بهت. بریم چلو کباب نایب میدون کاج مهمون من..

از
چلو
کباب
نایب
متنفرم

از
صداهای
آروم
منزجرم

صدای speaker رو زیاد میکنم

n!MA یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 01:35 ق.ظ http://nnimaa.blogspot.com

کاملا بی ربط:
پسرم اون چیزایی که تو تنظیمات وبلاگت هستن رو شانسی فشار نده RSS رو خاموش کردی الان D:

مارال یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 03:26 ب.ظ

وقتی که جوابم رو داد گفتم :
واااای نمیدونی وقتی که جواب میدی مثل اینه که پنجره رو باز کردم و هوای تازه اومده تو...
جواب نداد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد