ستاره ستیزد و...

 

 

 

حواست کجاس؟ حتماً باید بهت تجاوز شه تا به خودت بیای؟ احمق جان! از کجا می دونی وقتی تو اتاقت نبودی کسی یواشکی لباساتو بو نکرده باشه؟ می فهمی یعنی چی؟ حتماً چند باری هم تو اتاق خوابش بهت فکر کرده... خااااااااااک تو سرت... حواست کجاس؟ تجاوز فقط این نیست که... همین که یه جور دیگه باهات سلام علیک می کنه بس نیس؟ همین که وقتی رد می شی با نگاش دنبالت می کنه؟ باید فاصله تو حفظ کنی...اه! نمی فهمی دیگه...خب همین! جرم و جنایت که شاخ و دم نداره احمق جون... می دونی اگه یه شب اتفاقی خوابت رو ببینه... و صبح پا شه و بیاد و مثل همیشه یه جور دیگه بهت سلام کنه... و اگه چند بار صورتت رو موقع جواب سلام دادن تکرار کنه و اون وقت بره... بدون این که کسی مچش رو گرفته باشه... و تازه! ممکنه همین طور به جرم و جنایتش ادامه بده! و همین طور افراد بی گناهی رو قربانی جاه طلبی های خودش بکنه. خودت رو قایم کن... چه بدونم... دفعه ی بعد که بهت سلام کرد، حتی اگه یه جور دیگه نبود، اخم کن و رد شو. وگرنه می دونی ممکنه چه لطمه ی بزرگی بخوری؟ خب نمی دونی دیگه! ممکنه یه روز برگرده و بهت بگه که... تو تمام اون چیزهایی هستی که...اوهوی! حواست کجاس!

 

 

 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1384 ساعت 06:13 ق.ظ

یه لطفی بکن و از این اضمیر اول شخص جمع استفاده نکن . چون واقعا داره حالمو بهم می زنه . مزخرف ترین مزخرف ترین هاست .یه جورائی تهوع آوره

سروش پنج‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1384 ساعت 12:45 ب.ظ

تجاوز.من پایه ام.
دوست دارم.
!!!!!!!!!

ثمین پنج‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1384 ساعت 02:29 ب.ظ

بد بود!

Umit پنج‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1384 ساعت 03:03 ب.ظ

برف آنقدر بارید تا افکاری که روی مغزت اسکی میکرد تونست راهشو تا اینجا ادامه بده

پ ن : پیچهای تند علامه
پ ن : برنزه شدی ... دلیل داره؟

دی شنبه 24 دی‌ماه سال 1384 ساعت 09:36 ق.ظ

تا خود احمقم به خودم تجاوز نکنم هیچ کس جرات این کارو نداره می فهمی رفیق!؟خودم رو از هیچ نگاه متجاوزی پنهان نمی کنم.چون...نمی دونم چون نمی خوام پنهان شم..تا من نخوام هیچکس درونم را نمیتونه با یه نگاه تیز بشکافه...هیچ کس ...میتونه ادای این کارو در بیاره..ولی خودش میدونه که هیچی ندیده...و خواب هاش توهم اند...چون شاهکلید می خواد تا آدم ها بتونند درون هم رو ببینند ....چه به رسه به..هی رفیق ماکان شاهکلید دست هیچ کس نده تا مطمئن نیستی..اگه دادای هم بیخیال قفل رو عوض کن....

[ بدون نام ] شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 06:58 ب.ظ

اولین باری که بهم تجاوز شد توی موزه هنرهای معاصر بودم.نه تو اتاق اون نه تو اتاق خودم. دومین بار هم توی یه کافیشاپ نزدیک ونک. بقیشو یادم نیست.
اما در کل یادم نیست که خوب حالا که بهم تجاوز شد باید چیو بفهمم؟؟

مارال یکشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 10:48 ب.ظ

اولین باری که بهم تجاوز شد توی موزه هنرهای معاصر بودم.نه تو اتاق اون نه تو اتاق خودم. دومین بار هم توی یه کافیشاپ نزدیک ونک. بقیشو یادم نیست.
اما در کل یادم نیست که خوب حالا که بهم تجاوز شد باید چیو بفهمم؟؟

عمرن پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 12:09 ق.ظ

بکن هر کاری دوست داری بکن و راحت بنویس .
بجای همه ی اینا یه کلمه بگو اقا می خوام ....ت!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد