مرد با سشوار خوابید،

زن با برسش.

 

 

 

 

نظرات 6 + ارسال نظر
Umit سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 07:00 ب.ظ

خواستم از رنگ پشت صفحه ات شکایت کنم

پ ن : روزهای پر خاطره من و تو و اوهام

سروش سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 08:38 ب.ظ

ای بابا!
بازم هیچی نفهمیدم.

مهدی سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 08:48 ب.ظ http://mosaferkoochak.persianblog.com

خوب ...ساده....و نسبتا هایکووار....اما خیلی پایین تر از سقف تو هست ماکان!

شیدا چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:05 ب.ظ

عالیه!
بی بور و برگشت !
فقت میشه گفت : عالیه!

کامیگولا یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1384 ساعت 11:00 ق.ظ http://nadaram

-۱-
مرد بر اثر برق گرفتگی مرد.
زن بیدار شد و دید که مردش ایده آل ترین مرد دنیا شده است!

(در پرانتز : یک ضرب المثل نژاد پرستانه آمریکایی :
یک سرخپوست خوب یک سرخپوست مرده است. )
-۲-
مرد بر اثر گرما اسهال شد و زنش او را کشت.
-۳-
مرد ترجیح داد بعد از آن به جای حرف زدن و نوازش و شلاق و فحش از سشوار استفاده کند:
- هنگام صلح: موهای زنش را سشوار می کشد و زیبایی او را آشکاره تر میکند.
- هنگام جنگ :سشوار را روی آخرین درجه میگذارد و گرمترین حالت و توی گوش وچشم زن می گیرد ویا حتی سیم آن را به دور گردنش پیچانده و او را اندکی خبه ! می کند.
- در هنگام بی تفاوتی : سشوار خامش است یا از برق کشیده شده است .
.....................................................................
++ نتیجه منطقی:
مرد باید که بمیرد.
++ نتیجه احساسی:
سشوار مثل زبان است . میتوان آنرا خوب یا بد یا بی تفاوت به کار برد.
++ نتیجه سیاسی:
سشوار گرم = زبان سرخ
سشوار سرد = خودی و نخودی
سشوار خاموش = همین ماها!
++ نتیجه نهایی:
داور بر اثر خفگی و ترکیدگی ریه هایش جان سپرد.
نتیجه ۳-۳ به زمین سپرده شد!
---------------------------------------------------------------------
نوشته شد به تاریخ ۴/۱۰/۸۴ توسط الاحقر کامیگولا (کامی ابن گولابی مردی) در ساعت یازده صبح به منظور تنویر دوستان از این متن کوتاه!

مارال شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 06:41 ب.ظ

من هم با گوشی siemens

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد