از تمام اسلحه ها
تنها تفنگ و تیرکمان را دوست دارم.

چه بهتر که از آدمی در دوردست زخم بخوریم...
نظرات 7 + ارسال نظر
سمیرا جوووووون پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 09:48 ق.ظ http://baaghali.blogsky.com

سلام خوبی وبلاگ خوبی داری ُ آرزوی موفقیت دارم برات
و شادو پیروز و سربلند باشی

بی روز پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 09:51 ق.ظ http://full.blogsky.com

و از تمام تفنگ ها تیر کمان ها ،
انهایی را که در دست او ست دوست دارم .

چه بهتر از آدمی که دوست داریم زخم بخوریم

مهدی پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 10:10 ق.ظ http://mahdipanahi.blogsky.com

سلام خوبید
متن خیلی زیبایی بود
به وب من سر بزنید اگه زحمت نیست

مهدی پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 10:11 ق.ظ http://mahdipanahi.blogsky.com

دل غم دیده من این همه آواره نگردد
خانه دوست همین جاست اگربگذارند

مهدی پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 10:35 ق.ظ http://www.yaghootsabz.blogsky.com

امدن افتان وخیزان در به در دنبال تاکستان خوشبختی دویدن
چیدن یک خوشه از ان یا نچیدن
این تمام زندگانیست
خوشحال میشم ب من هم سر بزنید

Umit جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 02:20 ق.ظ

و ناراحت ترین صحنه ‌، زمانی است که تیر و کمان را از فاصله چند سانتیمتری صورتت به درونت فرو کنم

پ ن : از دور دستها برایت مشت مشت تانک پرتاب کنم
پ ن : زخم بخوری و به تانک علاقمند شوی

بابک سه‌شنبه 2 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 08:05 ق.ظ http://www.bfvalipour.persianblog.com

خدا کنه. اما اونی که زذ تو سر من و ما رو با هم همسفر کرد خودی بود و خیلی نزدیک. اولا فکر می کردم چه شکلیه بعد دیدم نه بابا از خودمونه تازه چقدر هم بدبخته !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد