مریضم. تمام روز رو خوابیده م. هیچ کاری نکردم. یه خرده فکر کردم. یه خرده تلویزیون نگاه کردم. و یه خرده فکر کردم... فقط خوابیدم. خواب دیدم. و فکر کردم.یه همه ی مریض شدن هام فکر کردم. به این که اگه فردا هم مثل امروز هیچ کاری انجام ندم. مریض باشم. و فکر کنم... احساس می کنم تو مخم یه چیزایی وول می خورن. به خاطر همین شاد فکرهام مثل خواب هام بود. اگه پس فردا هم بخوابم چی.شاید فکرها دارن وول می خورن.فکرهای مسخره.مثل خواب های مسخره... تمام هفته رو اگه بخوابم... تمام سال رو...


مریض بودم. تمام این مدت رو. مریض بودم. دکترا بهت دوا می دن. گولت می زنن که خوبی. خوب شدی. من مریض موندم. کریسمس مبارک.مثل خواب های مبارک. اگه همه ش بخوابم.سال دیگه هم بخوابم.اگه الان هم خواب باشم...


مریضم.
نظرات 3 + ارسال نظر
مسعود۸۹ شنبه 16 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 10:56 ب.ظ http://http://masood89.blogsky.com

سلام . وبلاگتون جدا قشنگه . نظرتون با تبادل لینک چجوره ؟ اگه موافقین پیش ما هم بیاین . ممنون

یو نو هو آی ام شنبه 16 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 11:32 ب.ظ

مریضیم...

خوشحالم که نفر ۷۰۰۱ شدم..

بابک یکشنبه 17 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 12:12 ق.ظ http://megamainpain.persianblog.com

تمام عمر نشستن و هیچ نگفتن. ندیدن و نفهمیدن. عمر را با بهانه‌ای دروغین مصرف کردن. هوا و ‌آب و درخت را مصرف کردن و هیچ پس ندادن. موسیقی و شعر را هدر دادن. من می‌نشینم و به اخبار ساعت ۷ نگاه می‌کنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد