آپدیت نکرده ای.احتمالاً باز آفلاینم.work offline.تیکی کنارش نیست.ریفرش می کنم.در این فاصله احتمالاً آفلاینی که ندارم چک می کنم. فرندهای ارکاتم را وارسی می کنم... هه .عکسم را که قبلاً عوض کرده بودم  و عوض نمی شد عوض شده می بینم. نه مثل این که آپدیت نکرده ای... ریفرش می کنم. عکس قبلب بهتر بود.آپلود.اِ...پس اسمش کو...؟ تازه اَدش کرده بودم که؟ مگه اگه اون deny کنه نباید واسه من پیغام بیاد؟ نه..همون صفحه ی قبلی میاد...جدی جدی آپدیت نکردی مثل این که...اِ ! حتی scrap هام رو پاک کرده! راستی چرا deny رو انگلیسی نوشتم؟ یعنی همون انکار کردن...نادیده گرفتن...شاید فراموش کردن... چه بدونم... یعنی این که اشتباهاتت رو هی تکرار کنی. براش یهscrap دیگه می ذارم : ok . دوباره چک می کنم.نه ...  هنوز آپدیت نکردی...
 
آپدیت می کنم.
نظرات 2 + ارسال نظر
ایشتر بانو چهارشنبه 18 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 09:58 ق.ظ http://ishtar.persianblog.com

اینقدر خودخواهی که نمیزاری باقی افرادی که باهات هم پیاله شدن و با خرابیت خراب شدن نیز در روز تولدت جایی برای نوشتن داشته باشن که بگن ،بزن داداش ...مام خوندیم تا ته شو! این یکی ام به سلومتی خودت و دل تنگت...میدونی...سالها پیش یه روز تنگ غروب رفته بودم بالای کوه...که از اون بالا خوب تماشاش بکنم...پایین دره ی سبز یه کسی چیزی میخوند...یه صدایی که یهو قلب منو از جا کند...
همه عمر بر ندارم سر از این حمار مستی...
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی....
....با نوشتت غم عالم تو دلم جمع شد و بعد...فکر کردم بد نیست بدونی این فقط حس تو نیست ..پس سگرمه هاتو وا کن ..به نوشته هاتم ..هرچند حودت دوسشون نداشتی اهانت نکن! ...تولدت مبارک هنرمند...:)
ده! اخماتو که وا نکردی!!!!:)

نه...ایشتر بانو...بر عکس.می دونم که همه چی می گن...این مطلب متاسفانه مطلب وبلاگ توخالی نیست...مطلب ماکانه...به خاطر همین بخش نظر دهی رو حذف کردم...از خودخواهیم هم هست...راست می گی.ولی اهانت به نوشته هام و دوستام نیست.خلاصه شرمنده؛)

ایشتر بانو پنج‌شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 10:39 ق.ظ http://ishtar.persianblog.com

مخلصیم رفیق...منم قصد جسارت نداشتم..فقط میخواستم بدونی چه برای من که چند روزه میشناسمت چه دوستان قدیمیت..ماکان مهمه..نه یک کلبه ای که کماکان چند برگی از اونو قلم میزنی..(وبلاگ تو خالی و عرض میکنم حضرت والا! بعدشم مقصود اصلیم باز کردن سگرمه هات بود رفیق...منم از روز تولدم خوشم نمیاد چون نبود عزیزترین افراد زندگیمو بیشتر از همیشه حس میکنم ..اما با تمام این احوال نمیخواستم اینطوری ببینمت..نه من..بلکه تمامیه دوستات...:)
پس هوای خودتو داشته باش...
زت زیاد و تا بزودی
بدرود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد