جنیس... برگرد. هیچ چیز دیگه ای نمی خوام. فقط می خوام که بخونی... وای ! بخونی و همه رو دیوونه کنی.

جنیس هیچ کس نمی تونه مثل تو باشه... صدای غم. نه غم احمقانه ی همه ی آدم ها... وای جنیس برگرد... جیغ بزن ، همه چیز رو خراب کن ... فقط برگرد. روی حماقت دنیا رو با صدات بپوشون. از حنجره ی همه داد بزن... وای وقتی که می خونی احساس می کنم گلوم می سوزه... تو نمی خونی. تو از وجودت مایه می ذاری...و همه یک صدا می شنون. فقط یک صدا. این روح توه که توی فضا پخش می شه...

جنیس. بر نگرد. هیچ کس نمی تونه برای تو اونقدر که باید دست بزنه.




پ ن : معمولاً راجع به موسیقی و علایقم و روشنفکر بازی و اینا نمی نوشتم. Janis Joplin الان زندگی منه. من راجع به زندگیم این تو می نویسم. 
نظرات 5 + ارسال نظر
خودکار آبی سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 03:06 ب.ظ

کاش می شد صداتو شنید .. وقتی که می خونی

ثمین چهارشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 07:59 ق.ظ

نمی شه یه بار دیگه مطلب اشپزخونه رو بنویسی؟!!!
می خوامش!!

بابک چهارشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 06:50 ب.ظ

بابا این جنیس رو به ما هم بده که محتاجیم و هیچ نداریم

بامداد جمعه 23 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:11 ق.ظ

میخوامش ...

فدرا چهارشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:02 ق.ظ

جنیس تریکو (فکر کنم با دنیس تریکو قاطی کردم)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد